سلام..
سری پیشی که تنهام گذاشت بعد 23 روز برگشت ولی این دفعه ...
یعنی دیگه نمیاد؟؟؟؟؟؟؟؟؟ باور نمیکنم ! نمیتونم باور کنم ..
نمیدونم اگه یه روز این وب و ببینه چه فکری درموردم کنه ..!!!
امید وارم فکر نکنه که اینا همش تظاهره.. که نیست ..
همه ی این وبلاگ و تو تنهایی خودم نوشتم .. همه ی نوشته هاشو با بغض و گریه نوشتم ..
ننوشتم که دیگران بخونن ...نوشتم که آروم شم .. که اگه یه روزی دیگه ننوشتمو خوندم ..ببینم چه بلایی سرم اومد.. چه خاطرات تلخی داشتم ..
که تجربه شه واسم که دیگه اشتباه نکنم ..
و اینکه دوسم نداشت ...
وقتی تمام اس ام اس هایی که بهم داده بود و 2باره میخونم .. وقتی دوست دارمو عاشقتم و میخوامت و تو اس ام اس هاش میبینم ..
بغض خفم میکنه ..دیوونه میشم .. اینی که دم از عاشقی میزد اینطوری کم بیاره و بره ..
فرق من با اون این بود که من به حقیقت میگفتم دوست دارم و اون به عادت میگفت ..
نمیدونم شاید اینطوری که فکر میکنم نباشه .. ولی اینطوری نشون داد ..
سرم و قلبم از درد دارن منفجر میشن ..
خــــــــــــدایـــــــــــا کـــــــــمــک
2/12/89 3:53
موضوع مطلب :